کد مطلب:3410
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:19
در اين زمان، چگونه ميتوان از تجملگرايي پرهيز كرد؟
مهمترين روش پرهيز از تجملگرايي اين است كه انسان به دنيا و زرق و برق آن دلبستگي نداشته باشد و در نتيجه نخواهد كه با نشان دادن ـ حتي به دروغ ـ برخورداري خويش از مال دنيا، به ديگران فخر فروشي كند (يا به قول مردم آبروداري كند!).
مشكل اصلي انسان در اين مورد، ديدگاه نادرست وي نسبت به دنيا است. هر زماني كه داشتن مال، معيار ارزش و برتري موقعيت اجتماعي محسوب شود، تجمّلگرايي نيز، شروع به رشد ميكند.
خداوند در سورة زخرف، آيات 33 تا 35 ميفرمايند: وَ لَوْلاَ َّ أَن يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَ َحِدَةً لَّجَعَلْنَا لِمَن يَكْفُرُ بِالرَّحْمَـَنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فِضَّة...، مضمون آيات چنين است كه اگر فهم و درك اعتقادي مردم بالا بود ايمان مردم ضعيف نبود و ترسِ اين نبود كه همة مردم كافر شوند، براي كافران خانههايي قرار ميداديم كه سقف و پوششهايي از نقره داشت و داراي راه پلهها، درهاي متعدد، تختهايي براي نشستن و... بود. و در پايان ميفرمايد: تمام اين تجملات، بهرة زندگاني اين دنيا است و آخرت در نزد خدا براي متقيان ميباشد. در روايات داريم كه اگر دنيا، ذرهايدر نزد خدا ارزش داشت، گراميترين انسانش را (يعني پيامبر خاتم) از آن محروم نميكرد; بنابراين، در قدم اوّل بايد اسوه قرار دادن پيامبر و پيروي از روش زندگي وي براي ما مسلمانان مهم باشد، تا علاقه، انگيزه و حركت به آن سمت ايجاد شود و اين نيز، در ساية اصلاحِ ارزشها و اميدهاي شكل گرفته در وجود ما ممكن ميشود.
قصة قارون در قرآن(قصص / 75ـ83.)، دربر دارندة نكتههاي تربيتي دقيقي راجع به امور مالي است كه ما در اين جا به بخش مورد نظر خود، اشارهاي گذرا ميكنيم. قرآن ميفرمايد: هنگامي كه قارون در جامعه، به صورت متجملانه ظاهر ميشد، كساني كه خواهان دنيا بودند، قارون را ستايش ميكردند و حسرت وي را ميخوردند و ميگفتند: اي كاش! از هر آن چه او دارد، ما نيز بهرهمند بوديم. پس از اين كه زمين، قارون را بلعيد، قرآن به تبيين گُفتار و حالات اين افراد ميپردازد: اينان تازه به اين باور رسيدهاند كه گويا: 1. گشايش و تنگي روزي به دست خدا است. 2. اگر مِنّت و رحمت خدا نبود، (كه آنان را از مال بهرهمند نكرده بود) آنان نيز، اكنون توسط زمين بلعيده شده بودند. 3. با ناسپاسي و تجاهل به نقش خداوند در بهرهمندي، (كفر در لغت به معناي پوشاندن نعمت يا مخفي كردن نعمت دهنده است.) نميتوان به رستگاري (= خوشبختي واقعي) رسيد.
در اين قصه، دنياطلبان تا قبل از نابودي قارون، در حسرت زندگي متجملانه و به دنبال آن بودند، اما گروهي ديگر كه قرآن از آنان به اوتوا العلم (= علم و دانش به آنها داده شده بود) تعبير ميكند، از همان ابتدا در مقابل آرزوي زندگي تجمّلي كه جامعه را فرا گرفته بود، ايستادند و روش آنها، تبليغ براي پاداش الهي، توصيه به صبر، عمل صالح و ايمان بود.
در پايان تذكر دو نكته لازم است:
1. تجمل گرايي، جداي از برخورداري يا فقر است و چه بسا افرادي كه مال چنداني ندارند، اما روحية تجملگرا دارند، و بخش بزرگي از هزينة زندگي آنها را موارد غيرضروري و تجملي تشكيل ميدهد.
2. در مقابله با ترويج تجمل گرايي، رسانهها، به خصوص تلويزيون، نقش اساسي دارند، زيرا به طور غير مستقيم، فرهنگ و ارزشهاي حاكم بر جامعه را معين ميكنند. اكنون، بيشتر رسانهها با ايجاد احساس نياز كاذب به مصرف و ضروري نشان دادن كالاهاي لوكس، جامعه را به سمت تجمل گرايي سوق ميدهند.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.